عشق مامان و بابا

شش ماه گذشت

1394/4/9 7:34
نویسنده : شیما - ماجد
106 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عسل مامانمحبت 

امروز 6 ماه و دو روزه تو دل مامانی هستی عزیزم . خیلی تکون میخوری . مشت و لگدایی میندازی که بیا و ببین .عزیزدلمممم عاشقشتم ... تا میگم آرشین شروع میکنی به حرکت وقتایی هم که بابایی باهات حرف میزنه آروم میشینی یه گوشه و به حرفاش گوش میدی خندونک

بابایی میگه مامان و اذیت میکنی ... تو هم اروم میشی تا بابایی میره شروع میکنی قربونت برم عزیز دلمممممم

این روزا برام خیلی دیر میگذره خیلی ... هنوز چیز زیادی برات نخریدیمممم فقط لباس خریدیم ...

انشالله مامانی تا اخر این ماه میره سرکار ووو دیگه نمیره بعدش میریم کلی برات خرید میکنیم عزیزم

مراقب خودت باش مامانی ... بدون که خیلی دوست دارم و همه زندگی من و بابایی هستی عزیزممم بغل

جشنمحبتبغلبوس

پسندها (2)

نظرات (0)